سال نو و جریان گرفتن «مهربانی»؛ چهره ای از امنیت اجتماعی
انسان موجودی اجتماعی است و پیوند به دیگران و وابستگی به آنان ذاتی اوست.
انسان از بدو تولد خود را در کنار دیگران می یابد و در طول زندگی نیز آن را در محیط های مختلف تجربه می کند.
اما هر چه از گذشته به حال نزدیک می شویم، خصلت «تشخص طلبی» نیز به موازات «اجتماعی بودن» جان گرفته است.
از بازی های کودکان که تفرد و یکه تازی خواسته های بچه گانه را تموج می بخشد تا جوایز جهانی که به یک شخص اختصاص پیدا می کند.
به تعبیر دیگر، جامعه مدرن که در دوگانگی تولد یافته است به تولید «دوگانگی»
میان عقل – احساس،
علم – ثروت،
زمینی – آسمانی،
زنان – مردان،
شهر-
روستا و امثالهم ادامه می دهد.
چند صباحی است زایش و خیزش جدیدی از
دو گانگی را بین «تجمع- تشخص» دامن
زده است که مرزبندی و صف آرایی از ملزومات طبیعی آن است.
انسان
امروز در کشاکش میان این
دو گانگی ها بیشتر از همیشه ناامنی را
تجربه می کند، صرفنظر
از حال و هوای جنگ و خشونت نظامی که چهره قهری و تلخ این دو گانگی ها را عریان کرده
است.
غلتیدن در چنین کشاکش و درگیری ها، تصور برقراری امنیت را غیرممکن می گرداند و ناگریزی زندگی را از جدال میان این دو گانگی ها به میان می کشد.
آشتی و صلح پایدار را به آرزو و خواسته ای دست نیافتنی تبدیل می نماید و دوستی و مهربانی، میان انسان های کره خاکی به داستان در قصه های کودکان شباهت می گیرد.
اما از سوی دیگر، تاریخ، حکایت تلاش ها و فراز و نشیب های کوشش های انسان است که آنچه را خواسته است، «راه» به دست آوردنش را یافته است.
لذا، امنیت نیز در کوره راه های پرسنگلاخ، گرچه شاید گاهی از نفس بیفتد، ولی «راه»خویش را پیدا خواهدکرد.
«امنیت اجتماعی» یکی از چشم اندازهایی است که امید دستیابی را نوید می دهد. امنیت اجتماعی با صحه گذاری بین اقلیت – اکثریت، قومیت – ملیت، شهروند – مهاجر، حاکمیت – مردم، موافق – مخالف و از این دست، به ساخت و پرداخت شرایط و فضای دور از خطر و هراس برای پیوند و تعامل میان دو گانگی ها نظر دارد.
امنیت اجتماعی، دو گانگی ها را به رسمیت می شناسد و با مورد تایید قرار دادن مرزها و تمایزهایی که عامل تشخص و جدایی هستند، زمینه و بستر را برای پیوند و پیوستگی میان آنان فراهم می نماید.
در واقع، امنیت اجتماعی به تفکیک خودی و غیرخودی نمی پردازد و قصد حق و ناحق کردن میان آنان را ندارد، بلکه میدان را برای تعامل چند جانبه میان خودی و
ناخودی ها مهیا می کند تا آنان با تجربه وابستگی و پیوند،
آرامش خاطر و آسودگی را برای هم تضمین نمایند.
دوست و دشمن، غریبه و آشنا، ضارب و مضروب را به یکدیگر نزدیک می کند تا در تعامل ملموس و مداوم، با هم بودن را تجربه کنند و دوستی و مهربانی را برای هم بخواهند.
بنابراین،
امنیت اجتماعی یکی از ساز و کارهای خویش را در حال
و هوایی از مناسبات طبیعی و خود به
خودی
می یابد که فرصت را برای «تجربه
مشترک» فراهم می کند.
«سال نو و مراسم سال نو»، یکی از این فرصت ها به شمار می آید که می توان دوستی و محبت را به دور از مرزبندی ها و صف آرایی ها، با گفتن تبریک سال نو و شکفتن خنده بر لب افراد شاهد بود.
مهرورزی است که بسیار کم هزینه و آسان، با بیان جمله دو کلمه ای «مبارک باشد» جریان می گیرد و با سخن از آرزوهای خیر، راه بر هر شر و خطری می بندد که نابودی آن محتاج نیروها و برنامه های متعدد است.
تموج مهربانی که با شادمانی سال نو ایجاد می شود، واسطه کارآمدی است، برای ممانعت از خشونت و خشونت طلبی ها که باید به مقابله با آن رفت.
مهر دوستی که در هیاهوی سال نو، میان جماعت ناآشنا ولی مسرور جریان می گیرد، ضمانت و تضمین رهایی از هر اذیت و آزاری است که باید از آن جلوگیری کرد و بسیار رفتارهای دوستانه و مهربانانه دیگر در جشن سال نو که تهدید و هراس را به فراموشی می برد و موجب امنیت می شود.
به این ترتیب می توان نتیجه گرفت: آسودگی و آسایش در اجتماع یا همان امنیت اجتماعی، بیشتر از آن که به بود و نبود خطر متکی باشد، به بود و نبود «مهربانی» وابسته است و به شادی و خنده مشترک که میان مردم جریان دارد.
پس تفاوت ها، جدایی ها، فاصله ها، اختلاف ها چندان نگران کننده نیست و چه بسا لازمه حیات نیز همین تفاوت ها باشد، وقتی مهربانی، محبت، لطف و شادمانی وجود داشته باشد.
منبع: نویدنیا، منیژه (1395)، سال نو و جریان گرفتن «مهربانی»؛ چهره ای از امنیت اجتماعی، روزنامه آفتاب یزد، 22 فرودین ماه، صفحه 16.