عقب ماندگی امنیت
عقب ماندگی امنیت به چه معناست؟ اجازه دهید از این مقدمه آغاز کنم که؛
سیر زندگی را که در امتداد تاریخ بنگریم واهمه، ترس، هراس، وحشت بخشی از زندگی انسان بوده اند.
همین طور خطر، تهدید، مخاطره، زیان قسمتی جدایی ناپذیر از زندگی هستند.
از طرف دیگر، مبارزه، درگیری، مقابله، شکست و پیروزی شادی ها و تلخی های زندگی را بوجود آورده اند.
در واقع مثلث زندگی از سه ضلع ترس، خطر، مبارزه شکل گرفته است.
تفاوت گذشته را با اکنون تنها می توان در تفاوت نوع ترس ها، نوع خطرات و نوع مبارزات به حساب آورد.
در گذشته ترس از حوادث طبیعی و خطرات ناشی از رخدادهای طبیعی لرزه بر سامانه زندگی می افکند.
سپس جنگ ها، کشورگشایی ها و استعمار و حالا نیز تروریسم و ….
پرواضح است امنیت زمانی می توانست شامل سرپناهی شود که افراد را از سیل یا آتشفشان رهایی می بخشید، و زمانی امنیت نتیجه می شد در داشتن نیزه ای که می توانست حیوان درنده ای را از پا اندازد …. و در دوران جنگ سرد امنیت، داشتن ارتش و تجهیزات برتری نظامی را در بر می گرفت که قادر بود دشمن را به زانو در آورد.
در مجموع، امنیت اطمینان از قدرت و توانی بود که ضمن مقابله با خطرات، به هراس ها و ترس ها پایان می داد.
لذا، در عبور از گذشته به حال، چیستی امنیت نیز تفاوت پذیرفته است.
اینک در شرایط حاضر که شهرها شلوغ و مملو از جمعیت، نقش فردیت و اراده انسانی را کم رنگ نموده اند.
بده و بستان ها، تلاطم منفعت خواهی و سودباوری را به کوچک و بزرگ وارد می کنند.
زد و بندهای سیاسی هر روز به اغتشاش بیشتر خط مشی زندگی دامن می زنند.
عبور از خط قرمزها چون حرمت نفس، آزادی، عدالت و…. آرامش را از جامعه ربوده اند، امنیت چیست؟
امنیت چگونه است؟
آیا امنیت در هجوم انبوه مسائل زندگی مدرن، هنوز پا برجاست؟
در پاسخ به سوال چیستی امنیت، باید گفت که انتظار می رود، امنیت نیز همسو با پیچیده شدن جامعه شکل گرفته باشد.
یعنی دو بخشی بودن جامعه (بخش ساختاری و تعاملات انسانی) در مورد امنیت نیز صادق باشد.
بخش ساختاری شامل ادوات و تجهیزات، ساختمان ها و لوازم، سمت ها و پُست ها …
بخش انسانی شامل فرایندهای همکاری و همزیستی، رقابت و ستیز، حقوق و دستمزدها، قوانین اجرایی و انضباطی …… می گردد.
به بیان دیگر، بخش ساختاری متوجه دنیای اشیا و تکنولوژی ها است و بخش انسانی بر روابط بشری و ارزش های آن معطوف می باشد.
به همین قیاس، امنیت را می توان به امنیت سخت و نرم تقسیم نمود (گرچه این تقسیم بندی برای اولین با الهام از کامپیوتر صورت گرفته بود).
امنیت سخت صرفنظر از تاکید بر ادوات و ابزارهای تکنیکی، معطوف به خطرهای سخت چون تهدیدات جانی و مالی است.
نظارت های پیچیده، کنترل های محسوس و نامحسوس فراوان، وسایل پیشرفته جاسوسی و دریافت اطلاعات، ارتش های مجهز، تسلیحات نظامی، پلیس های حرفه ای و … همه و همه نمودهایی از امنیت سخت هستند.
حق سیاسی، حق اقتصادی و حق زیست به عهده امنیت سخت است و امنیت سخت در مقابل مجرم و متخلف قرار می گیرد.
از اینرو، باید گفت که جامعه امروز بیش از گذشته در تامین امنیت سخت کوشا بوده است.
اما در وادی پیچیدگی امنیت در دو لایه سخت و نرم، خطر و آسیب در امنیت نرم چیزی جزء درگیری، اغتشاش، تشویش، سرگردانی، حیرانی، پریشانی، بی تکلیفی و دغدغه نیستند که در مواجه با محیط های مختلف اجتماعی عارض افراد می گردند.
از اغتشاش در صف اتوبوس، سرگردانی در جاده، دغدغه از پایمال شدن ضوابط تا وقتی زنی در محل کار مورد آزار جنسی قرار می گیرد …..
در واقع، امنیت نرم متولی محافظت و پاسداری از حق فرهنگی و حق اجتماعی است.
امنیت نرم با انتقاد از به کارگیری تجهیزات نظامی و پلیسی، متوجه خطرهای نرم است که شان انسانی و زندگی انسانی را هدف قرار داده اند.
به مانند زمانی که به فردی اهانت می شود.
جوانی از ادامه تحصیل وامی ماند.
کودکی به گدای کشیده می شود.
دروغگویی کلید گشایش کارها می گردد.
اخلاق حرفه ای تحت الشعاع زد و بند اداری قرار می گیرد…..
امنیت نرم متاسفانه به دلیل این که از اجماع نظری برخوردار نیست، جایگاهی در خور امنیت سخت را نیافته و ساز و کار مشخص و معینی نیز برای آن وجود ندارد.
از اینرو می توان نتیجه گرفت:
دردمندی امنیت و به تبع آن رنج مردم و گروه های اجتماعی بیشتر از آن که از اقدامات مجرمان و دشمنان ناشی گردد، ریشه در آسیب، ضرر و زیان اجتماعی و فرهنگی دارد که از واماندگی امنیت نرم از امنیت سخت ناشی می شود.
در جامعه شناسی از تأخر فرهنگی[1] در قبال عقب ماندگی فرهنگ غیرمادی از فرهنگ مادی نام برده می شود.
با الهام از جامعه شناسی، در امنیت نیز باید از تأخر امنیت نرم از امنیت سخت یاد کرد که موجب هراس و دلهره در فعالیت های روزمره می شود و ترس و واهمه از تعاملات را جانشین لذت و شیرینی ارتباطات می نماید.
امنیت نرم دستورات روشن و صریحی برای مقابله با خسارت، صدمه و تهدیدات اجتماعی و فرهنگی ندارد که افراد و گروه ها در تعاملات و مناسبات با آن درگیر هستند.
خطرآفرینان و آسیب رسانان امنیت نرم از چشم ها پنهان مانده اند و قوانین خاص برای تعیین و تشخیص آن در نظر گرفته نشده است.
به این جهت معضلات امنیت نرم در روال طولانی شکایات اداری بی معنا شده و رسیدگی به آنان بی اهمیت می گردد.
از اینرو، رنج و آزاری که از خودی و آشنا متعرض افراد و گروه ها می شود، بیشتر و در عین حال غیرقابل دفاع تر است.
به این ترتیب، امنیت را اگر به پرنده تشبیه کنیم چون دو بال او به قوت هم نیستند، رهایی از خطر که شجاعت و جسارت فعالیت و حرکت را به انسان می بخشد (یا همان پرواز) را ممکن نمی گرداند و به رنج ها و دغدغه ها پایان نمی دهد.
منبع: نویدنیا، منیژه (1392)، عقب ماندگی امنیت، روزنامه آفتاب یزد، بیست و یکم دی ماه، صفحه یازدهم.
2- cultural lag